شما در حال مشاهده هستید ذهن کمال گرا
Artificial intelligence brain robotic system vector

ذهن کمال گرا

سبک زندگی

ذهن کمال گرا

” اگر همه چیز را در حد کمال می خواهی ، هرگز راضی نخواهی شد” لئو تولستوی.

سه نوع از استانداردهای کمال گرایان

کمال گرایی مانند بستنی است مواد اصلی آن شیر و شکر است اما می توانند طعم های خاصش را داشته باشد.

حد کمال موقعیت

این نوع از کمال گرایی ، تعداد موقعیت هایی را که فرد می تواند کاری انجام دهد را کاهش می دهد.

1 – مکان : مثلا اگر فکر میکنید فقط در باشگاه یا مکان خاص میشود ورزش کرد کمال گرا فکر میکنید. در هر مکانی حتی در اتومبیل میتوان حرکات ساده ورزشی انجام داد .

2- زمان روز : اگر منتظر هستید مثلا در یک ساعت خاص از روز ورزش کنید. انتخاب هایتان به طرز قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. اگر حتی در زمان غیر ایده آل ورزش کنید بهتر از این است که اصلا در طی روز ورزش نکنید.

3 – امکانات : بعضی از افراد زمانی که امکانات در دسترس ندارند کاری از پیش نمی برند. بعنوان مثال برای ورزش تنها ابزار و امکاناتی که واقعا نیاز است بدنتان است.

حد کمال کیفیت

این آن نوع کمال گرایی است که همه دغدغه اش را دارند ، کیفیت بی نقص هرچیزی ، به عنوان مثال کسی که پاکیزگی یا نمرات مدرسه اش را فقط در صورتی که در حد کمال باشد می پذیرد.

حد کمال کمیت

چنانچه تعداد دفعات انجام کاری کمتر از آستانه خاص باشد ، مورد قبول شخص واقع نمی شود.

مردم بیشتر درگیر کیفیتی در حد کمال هستند ، داشتن موهای بینظیر ، برقراری روابط اجتماعی فوق العاده …

از مثال های دیگر کمال گرایی می توان به این موارد اشاره کرد. کاهش وزن 30 کیلو در 6 ماه ، نوشتن یک کتاب همین امسال ، خواندن یک کتاب در هفته..

معمولا مردم به انجام سه حرکت شنا در روز به خود نمی بالند.

کمال گرایان امتیاز و یا پیشرفت کم رانمی پذیرند آنها فقط در پی بردی بزرگ ، قطعی و در حد کمال هستند.

هدفی در اندازه بزرگ با مرزی مشخص بین شکست و موقعیت ، همه گیر شده است.پس به نظر نمی رسد چیزی عادی در حیطه کمال گرایی قرار بگیرد.

پیشرفت هایی از نوع حد کمال کمیت ( اندازه ) ویرانگرترین نوع کمال گرایی است زیرا وقتی از مشکل تان خبر ندارید نمی توانید آن را حل کنید و حل نخواهد شد و از دیگران انتظار داریم برای کم کردن 10 ، 20 ، 30 و یا حتی 50 کیلو وزن هدف گزاری کنند.

وقتی که نمی توانیم به این هدف ها برسیم ، احساساتی مثل گناهکاری و شرم برانگیخته می شوند و دوباره به همان حالت قبل بر میگردیم.

علایم کمال گرایی

ناامنی

آن ها که در خود احساس امنیت نم یکنند کمتر دچار مشکل کمالگرایی می شوند.زیرا از توان مثبت اندیشی خاصی برخوردارند که قبل از تمرکز کردن بر جنبه های منفی ، خصوصیات مثبت خود را می بینند.

آنقدر که کمال گرایان بر معایب خود تمرکز میکنند معمول گرایان نمیکنند.

اگر از چیزی که کسی در دنیا وجود دارد که با وجود آنکه همین عیب را دارد ، با اعتماد به نفس کامل زندگی میکند. این آرام تان کرده به شما نیرو می دهد.

خود کم بینی

خود کم بینی احساس غیر واقعی مورد پذیرش عموم قرار نگرفتن است که در نتیجه ضعفی واقعی و یا فرضی به وجود می آید

کسانی که خود کم بینی دارند به یکی از دو روش زیر برخورد می کنند.

تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا بزرگ به نظر برسند (در واقعیت یا ظاهرا) و یا سکوت می کنند.

اینها واکنش هایی منطقی به طرز فکری غیر منطقی هستند اگر واقعا معتقد هستید که بدتر از دیگران هستید ، فقط این منطقی به نظر می رسد که مانند یک بادکنک ماهی (ترساندن بقیه )و یا یک لاک پشت (مخفی شدن) رفتار کنید.

هرچه خود را کوچکتر ببینید ، بیشتر به فکر پر کردن خلاء احساس شده می افتید.

در واقع استفان گایز با بیان این مطالب شما را تشویق میکند به خود باوری و عزت نفس چرا که هرچه انسان خود را کوچکتر ببیند ، به خود بیشتر سخت می گیرد. به اعتقاد استفان خود کم بینی ، نیروی منفی نگری قدرتمدی در شما به وجود می آورد.

پس شما هر خطایی که انجام میدهید حکم سند بزرگی است که احساساتتان را تشدید میکند و هر قدم اشتباهی را یک فاجعه تلقی می کنید.

این قسمت از کتاب شاید خیلی صحنه ها رو به چشم من و شما بیاره ، صحنه هایی که مورد تشویق قرار گرفتیم ، صحنه هایی که از اینکه خطا کردیم یا و یا مورد انتقاد قرار گرفتیم رنجیدیم و …

تنها حس امنیت واقعی زمانی به سراغتان می آید که خود را همانطور که در واقعیت هستید شناخته و بپذیرید. اگر بتوانید هویت خود را با تمام خطاهایی که دارید ، در آغوش بگیرید، در مقابل تندترین انتقادها ، دفاع محکمی خواهید داشت.در غیر اینصورت ، تصویری که از خود به دنیا ارائه خواهید داد ، تصویری مانند لاک یک لاک پشت خواهد بود و شمای واقعی همان موجود پنهان شده در زیر لاک، لخت ، آسیب پذیر و وحشت زده خواهید بود.

برای حس رهایی از خود کم بینی بهتر است خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید و خود را در شرایط نامنصفانه با دیگران که فکر میکنید در حد کمال هستند مقایسه نکنید.

خود کم بینی بر اساس استانداردهایی نامنصفانه و بینشی دور از انسانیت بنا می شود و باعث می شود مانند یک کمال گرا رفتار کنید.

نارضایتی

وقتی شما زندگیتان را دوست ندارید . چه اتفاقی می افتد؟

رو به رو شدن با واقعیت ها ، با عیب ها و اعتراف به هویتی ناکامل آسان نیست و مسلتزم داشتن مهارت است.

زمانی که والدین ، جامعه ، نظام آموزشی ما را به باد انتقاد می گیرد.

استفان میگوید: معمولا تمام کسانی که زندگی شان را دوست ندارند ، به کمال گرایی روی میآورند . این یک حقیقت دور از ذهن است : وقتی که آرزو می کنید کاش همه چیز بهتر بود، تمایل پیدا می کنید که وانمود کرده و اصرار بورزید که همه چیز همانطور است که آرزو می کنید.

آنهایی که از زندگی خود ناراضی اند بیشتر تمایل دارند که وانمود کنند از همه چیز کاملا راضی اند.

میتونی این مطلب را بخونی تا با پذیرش بیشتر آشنا بشی  :

3 از 101 ایده ستاره بر رشد فردی | سبک زندگی و کنترل ذهن

والدین و مدرسه

استفان انتقاد کامل به والدین ندارد اما این نکته درست را از کتاب میخوانیم که : گاهی اوقات ، والدین از مدرسه به عنوان اولین خط کش اندازه گیری استفاده می کنند و بچه ها را وادار می کنند که در سطحی بالا عمل کنند.

بالا بودن نمره ایده بدی نیست اما زمانیکه تمام توجه به این است که دانش آموزان نمرات بالا بگیرند ایده بدی می شود.

ریشه بسیاری از اهداف کمال گرایانه رسیدن به این باور است که تنها سطح “A ” قابل قبول است و کمتر از آن ناامید کننده است .

علاوه بر آن در مدرسه تلاش برای سطح “A” نتیجه ای در سطح “A  ” می دهد . زندگی واقعی به ما نشان می دهد که تلاشی در سطح “A  ” فقط به ما شانس نتیجه بالا را می دهد.

زمانی را در نظر بگیرید که فرد همه چیز را درست انجام داده و در مصاحبه شغلی رد می شود.

تاثیر مشترک این مباحث القا حس ترس و بی اطمینانی است.

واقعا مزیت کمال گرایی چیست؟

مزیت کمال گرای ( حس امنیت )

کمال گرایی یک ماشین بهانه تراشی است . بعد از آنگه استانداردی کمال گرایانه برای خود تعیین کردید . به نظر می رسد ، دیگر تلاش برای رسیدن به آن بی فایده است.

یک کمال گرا از حس امنیت و حمایت تظاهر به آنچه که ترسش را دارد لذت می برد و نتیجه آن تلاش نکردن برای برتری است.

به نقل استفان از برنه براون ” کمال گرایی همچون سپر 20 تنی است که دورتا دور خود می گیریم به امید آنکه ما را از آسیب محفوظ نگه می دارد . اما در حقیقت ، تنها کاری که این سپر می کند این است که نمی گذارد دیده شویم.”

توهم برتری

میل به برتری و ترس از بی کفایتی دو نیروی مخالف هم اند و کمال گرایی تنها راه حلی است که می تواند چاره هر دو باشد.

در حقیقت افراد با نشان دادن میل به برتری ترس از شکست خود را پنهان می کنند اما در حقیقت آنچه ما مخفی کرده ایم به کارهای ما جهت می دهد.

این ترس از شکست نیست که ما را می ترساند بلکه احتمال شکست در کاری است که به آن علاقه داریم ، است.

دو جنبه شکست:

1 : تاثیر واقعی شکست

اگر نتوانیم از یک آبراهه بپریم ، به شدت آسیب می بینیم یا اگر در آن بیفتیم کشته می شویم.

2: معنی و نماد شکست

اینکه ما از انجام کارهایی که ریسکشان تقریبا صفر است می ترسیم . معنی و نمادی است که برای ما دارند. چرا ارتقا نگرفتم ؟ چرا پاسخ منفی شنیدم؟ …

چون از پاسخ به این سوالات میترسید و فکر میکنید به اندازه کافی خوب نیستید و شایستگی ندارید.

بنابراین این تلاش با ریسک صفر می تواند اعتماد به نفس و خود باوریتان را ضربه فنی کند.

از اینکه شکست چگونه شخصیت مان را معنا می کند می ترسیم.

کمال گرایی ما را در برابر شکست نمادین محافظت می کند.

همچنین معما گونه بودن کمال گرایی است که اجازه میدهد تخیلات در حد کمال مان همواره تست نشده و رد نشده باقی بمانند.

بررسی منطقی : در هیچ چیز به حد کمال نیستیم. پس در واقع حتی معمایی هم وجود ندارد . فقط توهم برتر بودن را داریم.

باید بپذیریم که تفکر کمال گرایی به نوعی از ما محافظت می کند اما محافظت شدن همیشه به نفع مان نیست.

ایده آل این است: اگر می توانی چیز نامطلوبی را تحمل کنی و آن تو را قوی کند ، بسیار بهتر از آن است که در مقابلش " محافظت شده " باقی بمانیم.

من اینجا در

برات درباره شاخص های هفت گانه شانس گفتم.

سایر گزارش های کتاب چگونه کمال گرا نباشیم؟

دیدگاهتان را بنویسید